ضرورت اعاده برجام و چالشهای فرارو
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۷۷۲۴۲
دکتر ابراهیم متقی در دنیای اقتصاد نوشت: برنامه جامع اقدام مشترک در زمره موضوعات راهبردی محسوب میشود و میتواند تاثیر خود را بر شکلبندیهای سیاست بینالملل بهجا گذارد. به همانگونهای که هر موضوع امنیتی دیگری میتواند تاثیر خود را بر فرآیندهای برنامه جامع اقدام مشترک بهجا گذارد. برنامه هستهای ایران بهگونهای تدریجی بخشی از شاخصها و موضوعات سیاست بینالملل شده است و بهگونهای اجتنابناپذیر تحت تاثیر تحولات سیاسی و بینالمللی قرار خواهد گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیروزی نتانیاهو در انتخابات کنست، اعاده گروههای محافظهکار و راستگرای امنیتی به ساختار قدرت سیاسی اسرائیل و تغییرات احتمالی در کنگره آمریکا بهویژه مجلس سنای ایالات متحده، بهگونهای اجتنابناپذیر تاثیر خود را بر فضای روانی سیاست بینالملل بهجا خواهد گذاشت. نظریهپردازانی همانند رابرت جرویس به این موضوع اشاره دارند که بخش قابل توجهی از فرآیندهای سیاست بینالملل تحت تاثیر موضوعات ادراکی و روانی قرار میگیرد. جنگ، صلح، بحران و حلوفصل مناقشه در زمره موضوعات اصلی سیاست بینالملل است که با قالبهای ادراکی شهروندان و نخبگان ارتباط درهمتنیدهای برقرار میکند.
1- تاثیر پیروزی نتانیاهو در آینده دیپلماسی هستهای وین
دیپلماسی هستهای وین از این جهت اهمیت دارد که مقیاس کنش همکاریجویانه و ادراک مشترک دیپلماتها نسبت به موضوعات راهبردی را منعکس میسازد. نتانیاهو، حزب لیکود، ترامپ و حزب جمهوریخواه در زمره قالبهای نمادین سیاست بینالملل محسوب میشوند. اریکسون به این موضوع اشاره دارد که به همانگونه که قالبهای ساختاری و نهادی نقش موثری در شکلبندی رفتار کشورها دارند، مفاهیم نمادین و گفتمان سیاسی احزاب میتواند شکل جدیدی از کنش سیاسی و راهبردی را منعکس سازد.
شکلبندی جدید دیپلماسی وین بهگونهای اجتنابناپذیر تحت تاثیر پیامدهای پیروزی نتانیاهو در انتخابات کنست قرار میگیرد. تغییر در شکلبندی ساختاری قدرت در هر کشوری، اولویتهای جدیدی را برای زمامداران بهوجود میآورند. بنابراین نقشیابی نتانیاهو شکل جدیدی از امنیتسازی منطقهای را در ساختار سیاسی و الگوی کنش دیپلماتیک بازیگران منعکس میسازد. پیروزی نتانیاهو در انتخابات کنست بیانگر این واقعیت است که راستگرایی و فرآیندهای کنش امنیتساز بخش اجتنابناپذیر سیاست در جامعه و ساختار حکومتی اسرائیل است و این امر تاثیر خود را بر شکلبندیهای کنش سیاسی و رفتاری بازیگران در دیپلماسی وین و مذاکرات برجام بهجا میگذارد.
مقامات فرانسوی با دعوت از نتاهیاهو درصدد برآمدند تا شوک جدیدی به برنامه جامع اقدام مشترک وارد کنند. محور اصلی مذاکرات نتاهیاهو با مقامهای فرانسوی معطوف به مقابله با درخواستهای ایران برای تقویت ساختار حقوقی برجام خواهد بود. واقعیتهای راهبردی نشان میدهد که نظام بینالملل بهگونه تدریجی در فضای راستگرایی قرار گرفته است و این امر ریسکپذیری مقامهای حکومتی کشورهای مختلف در روند دیپلماسی هستهای و برنامه جامع اقدام مشترک را تحت تاثیر قرار میدهد.
بازگشت نتانیاهو و پیروزی حزب لیکود میتواند سیاست امنیتی اسرائیل در برابر گروههای فلسطینی، ساخت سیاسی کشورهای منطقهای و برنامه جامع اقدام مشترک را تحت تاثیر قرار دهد. نتانیاهو و حزب لیکود در حدود 24درصد آرای انتخاباتی کنست را بهدست آورده است و این امر موقعیت گروههای راستگرا برای ایفای نقش امنیتی اسرائیل در خاورمیانه را تحت تاثیر قرار میدهد. پیروزی نتانیاهو زمینه مقابلهجویی جدید اسرائیل با ایران و برنامه جامع اقدام مشترک را اجتنابناپذیر میسازد.
قدرتیابی نتانیاهو در اسرائیل اگرچه به معنای پایان برجام یا توقف سیاستهای محدودکننده ایالات متحده برای مقابله با قابلیت و اهداف هستهای ایران محسوب نمیشود، اما شرایط روانی و گفتمانی مقابله با سیاست منطقهای ایران را اجتنابناپذیر میسازد. تحرک سیاسی و ادبیات نتانیاهو در حوزه سیاست منطقهای و موضوعات راهبردی همانند برجام با نشانههایی از چالش و اقدام متقابل ایران روبهرو خواهد شد. بنابراین طبیعی بهنظر میرسد که فضای ابهام در آینده سیاست امنیتی خاورمیانه افزایش یابد.
2- تغییرات دموگرافیک کنگره آمریکا و آینده برجام
دومین موضوعی که تاثیر خود را بر آینده برجام بهجا میگذارد، تغییرات احتمالی در کنگره آمریکا خواهد بود. اگرچه جمهوریخواهان امیدوارند تا پیروزی خود را بر تمامی کنگره در مجلس سنا و نمایندگان تثبیت کنند، اما پیروزی نسبی آنان در یکی از مجلسین نیز میتواند زمینه ظهور چالشهای جدید برای بایدن در مذاکرات امنیتی و فرآیند دیپلماسی هستهای را بهوجود آورد. پیروزی احتمالی گروههای جمهوریخواه در آمریکا و تغییر در شکلبندی قدرت سیاسی اسرائیل که مبتنی بر پیروزی حزب لیکود با کسب یکچهارم کرسیهای کنیست است، ابهام در آینده برجام را افزایش خواهد داد.
تغییرات سیاسی و ساختاری در اسرائیل و ایالات متحده، بیانگر آن است که نظام سیاسی بینالمللی با نشانههایی از راستگرایی روبهرو خواهد بود. راستگرایی امنیتی جدید به مفهوم آن است که بازیگران از سازوکارهای سیاست قدرت و بازی با حاصلجمع صفر بهره میگیرند. در چنین شرایطی، همکاری برای نیل به منافع مشترک اثربخشی محبوبتری خواهد داشت.
در سال2022 همکاریهای بایدن و لاپید در ارتباط با موضوعات امنیت منطقهای و تحولات سیاست بینالملل ماهیت سازنده و همکاریجویانه داشته است. در فضای موجود سیاست جهانی، نتانیاهو امیدوار است تا شکل جدیدی از همکاریهای راهبردی با آمریکا در ارتباط با موضوعات امنیت منطقهای را فراهم آورد. اعزام ناو هستهای غولپیکر ایالاتمتحده به دریای مدیترانه، چالشهای امنیتی بیشتری را برای کشورهای منطقه بهوجود میآورد. ناو هستهای «درایور آخرالزمان» از این جهت اهمیت دارد که به موشکهای چندشاخهای تریدنت2 مجهز است و این موشکها میتواند هدفهای چندگانهای را ردیابی کند.
امنیتی شدن محیط منطقهای، تاثیر خود را در شکلبندیهای سیاست اجتماعی کشورهایی همانند ایران بهجا میگذارد. رادیکالیزه شدن سیاست در نظام جهانی، محیط منطقهای و ساخت داخلی ایران، برای امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی شکننده و پرمخاطره خواهد بود. ایران باید از انسجام اجتماعی و سیاسی درونساختاری برای مقابله با تهدیدات ترکیبی و هیبریدی بینالمللی بهرهمند شود. امنیتی شدن ساخت داخلی ایران، میزان شکنندگی اجتماعی در برابر تهدیدات بینالمللی را افزایش میدهد و اولویت بسیاری از گروههای اجتماعی را معطوف به رقابتهای ساختاری و سیاسی در داخل کشور میکند.
تاخیر در تصویب برنامه جامع اقدام مشترک، میتواند زمینه لازم برای چالشهای بیشتر در حوزه اقتصاد سیاسی ایران را بهوجود آورد. افزایش تورم به موازات کاهش امید به بهبود شرایط اقتصادی یکی از عوامل کاهش اعتماد اجتماعی به رفتار سیاسی دولت محسوب میشود. راستگرایی در محیط امنیت منطقهای ایران بهگونهای اجتنابناپذیر ضرورت انجام اقدامات متقابل در برابر تهدیدات منطقهای و بینالمللی را فراهم میسازد. در چنین شرایطی، انسجام اجتماعی و انعطافپذیری ساختار سیاسی میتواند زمینه لازم را برای افزایش ضریب مقاومت ایران در جهت ارتقای دستاوردهای دیپلماسی هستهای و مقابله با تهدیدات تصاعدیابنده بازیگران منطقهای و کارگزاران سیاست بینالملل فراهم سازد.
نتیجهموضوعات راهبردی در قرن21 و جامعه شبکهای دارای ویژگیهای درهمتنیده خواهد بود. بحران امنیتی در هر حوزه جغرافیایی میتواند تاثیر خود را در ارتباط با سایر بازیگران بهجا گذارد. انتقال بحران زمانی شکل میگیرد که روندهای مشابه در کنش و ادراک امنیتی بازیگران بهوجود آید. بحران امنیتی موجود انعکاس گسترش فضای راستگرایی در سیاست جهانی خواهد بود. در چنین شرایطی هر گونه کنش معطوف به محافظهکاری امنیتی آثار خود را در ارتباط با سیاست، اهداف و کنش متقابل سایر بازیگران بهجا میگذارد.
روند دیپلماسی هستهای ایران در سال2021 و 2022 ماهیت نسبتا سازنده و همکاریجویانهای داشته است. واقعیت آن است که اگر سیاست جهانی و فرآیند کنش منطقهای در وضعیت ابهام قرار گیرد، در آن شرایط ایران نیز از سازوکارهای کنش متقابل بهره میگیرد. هرگونه الگوی کنش امنیتی اسرائیل و گروههای محافظهکار در ایالات متحده و در ارتباط با ایران و برنامه جامع اقدام مشترک، بهگونهای اجتنابناپذیر منجر به سازوکارهای کنش متقابل از سوی جمهوری اسلامی میشود.
ایران میتواند نقش جدید خود را برای ارتقای قابلیتهای تاکتیکی در حوزه هستهای فراهم آورد. اروپا، ایالات متحده و اسرائیل باید به این موضوع واقف باشند که سیاست بینالملل به مثابه خیابان یکطرفهای محسوب نمیشود که براساس آن زمینه برای اتخاذ اقدامات پرمخاطره و تاخیری بهوجود آید. بازتولید قدرت گروههای راستگرا در اسرائیل و کنگره آمریکا اگر منجر به وقفه در روند دیپلماسی هستهای شود، در آن شرایط ایران نیز باید بتواند اهداف ژئوپلیتیک و راهبردی خود را براساس ضرورتهای روابط بینالملل مبتنی بر خودیاری فراهم آورد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: برجام سیاست خارجی ایران آمریکا اروپا برنامه جامع اقدام مشترک پیروزی نتانیاهو موضوعات راهبردی تاثیر خود دیپلماسی هسته ایالات متحده تحت تاثیر حزب لیکود سیاست بین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۷۷۲۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران دارای سلاح هسته ای برای منطقه و جهان امنیتزا است؟
علیرضا سلطانی؛ اعتماد
در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمهها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هستهای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی افزایش یافته است.
تامل در اظهارنظرها و دیدگاههای مطرح شده نشان میدهد كه مخالفتها و مقاومتها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگتر شده است.
بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای صلح و امنیت منطقهای و جهانی خطرناك تلقی میكردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاحهای متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگتر و مخربتر برای منطقه، به این درك و صرافت افتادهاند كه یكی از مهمترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقهای است.
این توازن با توجه به بهرهمندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هستهای، تنها بر محور سلاح هستهای شكل میگیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریعتر و فوریتر به سلاح هستهای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.
این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریههای امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقهای و حتی بینالمللی بسیار افزایش یافته است.
این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای مجاب كرده است .
با لحاظ شرایط اخیر منطقهای میتوان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی در قبال پرونده هستهای ایران دچار تغییرات جدی شود .
غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هستهای ایران را با استفاده از روشهای غیرنظامی مانند تحریمهای اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هستهای ایران با وجود هزینههای سنگین اقتصادی و توسعهای آن به مرحلهای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونهای كه میتوان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.
از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هستهای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هستهای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.
تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریمها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالشها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.
بنابراین اقدام نظامی بهرغم اشارههای مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقهای و بینالمللی برای یك دوره میانمدت دور از انتظار است.
در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هستهای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها میتواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هستهای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.
این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .
ایران هستهای بهطور عام و ایران دارای سلاح هستهای بهطور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیجفارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هستهای ایران به كار گرفتهاند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقهای شدن بسیار بالایی دارد، میتواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقهای از نوع هستهای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .
از سوی دیگر رهبران قدرتطلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانهای برای مسلح شدن به سلاح هستهای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.
در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هستهای را سالهاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصههای جدید قدرت دارد، با بهرهگیری از بهانه ایران دارای سلاح هستهای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایتهای غرب و امریكا، گام در مسیر هستهای شدن و دراختیار داشتن سلاح هستهای گذاشته و با هزینهای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .
مسالهای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سالهای اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هستهای ایران، گامهای عملی به صورت مخفیانه برداشتهاند. بنابراین میتوان گفت به لحاظ منطقهای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقهای آن (توازن قدرت منطقهای) درصدد كنار آمدن با آن و مهمتر بهرهگیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .
این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقبماندگیهای سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانونهای رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقهای و بالا بدون شدت تنشهای ایدئولوژیك درون منطقهای و فرامنطقهای، فاقد ظرفیتهای فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوریهای مربوطه و خصوصا سلاح هستهای بوده و نباید وارد رقابت هستهای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.
بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هستهای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم میسازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرتهای بزرگ به سلاح هستهای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .
این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاحهای هستهای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هستهای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه میكند.
در اختیار داشتن فناوری سلاح هستهای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.
از زمان دستیابی بشر به سلاح هستهای، جهان امنتر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولتها به این صرافت و عقلانیت رسیدهاند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هستهای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هستهای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.
این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هستهای، تندروترین و رادیكالترین دولتها را نیز رام میكند. برخلاف تصور رایج، بهرهمندی قدرتهای منطقهای خاورمیانه از سلاح هستهای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین میكند.
این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیتهای امنیتی منطقهای، فروكش كردن سطح چالشهای سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانونهای اجتماعی و فرقهای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینههای ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هستهای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقبماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم میسازد.
انتظار برای خاورمیانه هستهای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هستهای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام